آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروندتا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نو روز و جشن شگوفه ها را بر گذار می نمایند . . .
باغ های خندان به بشارت عید بهار و خوشحالی جوانه زدن شاخه های پر نقش و نگار فاخته ها و کبک دری و عتدلیان را به نغمه سرایی می طلبد و پروانه ها را به پذیرایی عطر شگوفه ها دعوت می نماید و غزلان دلفرین را که عشاق سرگردان به یاد چشم مست معشوقه بی وفا و دل آزار خودشان بیابان در بیابان می پرستند فرا میخواند تا سختی های زمستان را به فراموشی بسپارند و عید رابا دیدار دو باره با فصل باران تجلیل کنند و با شنیدن این سرود دلنشین همراز و هم صحبت با آنهای گردند که دل به عشق زنده دارند.
ضمن تبریک سال نو به همه شما همراهان باید خلاصه بگویم و گزافه نگویم که سال 94 نیز گذشت و سالی بر همه ما افزون شد که امیدوارم برداشت خوبی کرده باشیم. اگر نه که هنوز دیر نشده و ما می توانیم در تغییری دیگر به چیزهای بهتر و برازنده تری دست یابیم. پس امید دارم در سال 95 دیگر حرفی نزنیم فقط برنامه بریزیم و عمل کنیم همین و بس ...
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پس از سه روز برگزاری با معرفی برگزیدگان بخش های مختلف در یزد به کار خود پایان داد.
آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان این جشنواره شامگاه یکشنبه 18 مرداد با حضور جوادیان زاده مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، دکتر محمدی و دهقان مشاوران فرهنگی و هنری استاندار یزد، ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد، هیأت داوران جشنواره، گروه های شرکت کننده و جمعی از هنرمندان پیشکسوت و جوان و علاقه مندان تئاتر در سالن همایش های مجتمع آموزشی ملاصدرا یزد برگزار شد ...
در این مراسم پیام های تصویری دکتر صالح جوکار نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، غیاثی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، عظیمی زاده شهردار یزد و ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد در خصوص دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پخش شد.
رییس حوزه هنری استان یزد در این آئین، ضمن تشکر از حضور پویا و پرشور هنرمندان جوان عرصه تئاتر به ویژه هنرمندان شهرستانی در این رویداد هنری، کشف، پرورش و حمایت از استعدادهای هنری جوان، تولید آثار فاخر نمایشی، کمک به ارتقای تئاتر استان و نیز ایجاد جریانی سازنده و اثر بخش در مقابله با جنگ نرم دشمنان را از مهمترین اهداف برگزاری این جشنواره برشمرد.
محمد صادق کوچک زاده با بیان این که بیش از 100 هنرمند جوان درگیر این جشنواره بودند، ادامه داد: پس از اعلام فراخوان، 24 متن نمایشی به دبیرخانه جشنواره رسید که گروه بازخوانی 18 متن را برای حضور در مرحله بازبینی انتخاب کردند و در نهایت 9 اثر نمایشی با موضوعات مختلف تولید شد.
وی افزود: هیأت بازبینی آثار، طی سه روز از 10 تا 12 مرداد نمایش های راه یافته به بخش بازبینی را مورد بازبینی و ارزیابی قرار داد و در پایان شش اثر برتر را برای شرکت در بخش نهایی جشنواره انتخاب و معرفی کرد که این آثار نیز در مدت سه روز از 16 تا 18 مرداد در پلاتو حوزه هنری استان به رقابت پرداختند.
در ادامه دکتر محمود دهقان هراتی عضو هیأت داوران، نتایج دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه یزد را به شرح ذیل اعلام کرد؛
هیأت داوران در بخش طراحی برنوشت(بروشور) تندیس جشنواره، لوح تقدیر و جایزه نقدی را به حسین کریمی برای طراحی برنوشت نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا کرد.
در بخش موسیقی، لوح تقدیر به محمد مقدسی برای موسیقی افکتیو نمایش «دگا» اعطا شد.
در این بخش لوح سپاس، تندیس و جایزه نقدی جشنواره به حسین افروز طراح موسیقی و آهنگساز نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا شد.
هیأت داوران در بخش طراحی لباس هیچ اثری را شایسته تقدیر ندانست.
هیأت داوران در بخش طراحی صحنه لوح تقدیر جشنواره را به رضا رحیمی از بافق برای طراحی صحنه نمایش «حکایت ناتمام یک زن» اهدا کرد. جایزه برگزیده این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره نیز به امین محمدی نیا برای طراحی صحنه نمایش «دگا» تعلق گرفت.
در بخش طراحی نور، لوح تقدیر و جایزه این بخش به احسان نیک محضر طراح نور نمایش «کمد دیواری» اعطا شد.
در بخش بازیگری زن هیأت داوران با تقدیر از اکرم تفکری به خاطر بازی در نمایش «حکایت نا تمام یک زن»، جایزه رتبه سوم و لوح تقدیر این بخش را به فاطمه تقی زاده بازیگر نمایش «حکایت نا تمام یک زن» از بافق اهدا کرد.
جایزه رتبه دوم این بخش به همراه لوح تقدیر به ستاره توانگر برای بازی در نمایش «خاموشی دریا» تعلق گرفت.
هیأت داوران با اهدای تندیس جشنواره، لوح سپاس و جایزه نقدی به فریبا مقیمی برای بازی در نمایش «کمد دیواری» وی را به عنوان رتبه اول بازیگری زن دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه معرفی کرد.
جایزه نقدی و لوح تقدیر رتبه سوم بخش بازیگری مرد به علیرضا سیفیان برای بازی در نمایش «دهانی پر از کلاغ» از میبد تعلق گرفت.
هیأت داوران همچنین لوح تقدیر و جایزه نقدی جشنواره را به حسین خانی به خاطر ایفای نقش در نمایش «دگا» اهدا کرد.
جایزه رتبه نخست این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره به مجتبی لاله زاری برای بازی در نمایش «کمد دیواری» اهدا شد.
نمایشنامه نویسی؛ در این بخش هیأت داوران هیچ کدام از متن ها را شایسته دریافت جایزه ندانست اما به خاطر تلاش نویسندگان جوان بومی در جهت خلق نمایشنامه برای جشنواره، بدون اولویت با اهدای لوح تقدیر از وحید آبرود برای نگارش «شبح طبقه سوم» و امین محمدی نیا برای نمایشنامه «دگا» قدردانی کرد.
در بخش کارگردانی، جایزه رتبه سوم به همراه تندیس و لوح سپاس به امین محمدی نیا کارگردان نمایش «دگا» اعطا شد.
هیأت داوران جایزه رتبه دوم کارگردانی، تندیس و لوح سپاس جشنواره را به حسام افروز کارگردان نمایش «کمد دیواری» اهدا کرد.
هیئت داوران در این بخش اثری را حائز رتبه اول تشخیص نداد.
هیأت داوران جشنواره متشکل از محمود عالیشوندی، محمود دهقان هراتی و فرید میرشکار از بین نمایش های اجرا شده در دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه، نمایش «کمد دیواری» به کارگردانی حسام افروز را به عنوان برگزیده، به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی کرد.
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه به همت حوزه هنری استان از 16 تا 18 مرداد با حضور شش اثر نمایشی در یزد برگزار شد.
نمایش «دهانی پر از کلاغ» به نویسندگی جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده در مرحله بازبینی دومین جشنواره تئاتر جوان سوره ماه یزد حضور دارد ...
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: نمایش«دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان به کارگردانی جعفر جعفر زاده از شهرستان میبد برای حضور در مرحله بازبینی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه در یزد آماده می شود .
کوچک زاده رئیس حوزه هنری استان یزد به همراه جاور مسئول واحد هنرهای نمایشی این مرکز با حضور در محل تمرین این نمایش در شهرستان میبد در جریان روند آماده سازی و تولید آن قرار گرفتند .
این کارگردان در خصوص اثرش گفت: این نمایش داستان دو برادر را روایت می کند که پس از مدت ها دوری، به هم می رسند و ناگفته هایی را بیان می کنند .
جعفر جعفر زاده که به همراه علی رضا سیفیان در این اثر بازی می کند، افزود: محمدجواد آقایی به عنوان سرپرست و مشاور کارگردان، ابوالفضل عصارزاده به عنوان دراماتورژ و طراح صحنه، علی کریمی : منشی صحنه، سعید رضایی : مدیر صحنه، مهدی قاسمی: طراح پوستر و بروشور و محمد طاهرپور، مهدی ضمایری و مرتضی زارع نیز به عنوان عوامل صحنه با گروه همکاری دارند.
وی که با اولین کارگردانی جدی اش در این جشنواره حضور یافته، این رویداد نمایشی را فرصتی برای شناسایی استعدادهای جوان دانست و گفت: جشنواره تئاتر جوان سوره ماه با بها دادن به جوانان این عرصه باعث نشاط، انگیزه، دلگرمی، تحرک و پویایی آنان شده است .
این هنرمند با بیان این که جشنواره همچنین زمینه خوبی را برای همفکری، همکاری و ارتباط مستمر هنرمندان شهرستان ها با هنرمندان مرکز استان فراهم آورده، ادامه داد: در این رویداد همه از نظرات و پیشنهاد های سازنده سایر گروه ها در راستای ارتقای آثار خود بهره می برند و دوستی و صمیمیت بسیار خوبی بین آن ها وجود دارد .
جعفر جعفر زاده متولد 1370 در شهرستان میبد، دارای مدرک کاردانی گرافیک از دانشکده امام علی(ع) یزد است .
وی فعالیت در عرصه تئاتر را از سال 85 با بازی در نمایش «سوگ یتیمان حضرت علی(ع)» به کارگردانی محمد جواد آقایی میبدی آغاز کرده و تاکنون در نمایش های متعددی چون «سیمرغ»، «سهوری»، «فصل بیداری»، «آخرین پیچ خیابان دو» و ... به ایفای نقش پرداخته و در پنج اثر نیز به عنوان دستیار کارگردان همکاری داشته است .
این کارگردان جوان بهمن ماه 93 با نمایش «سکوت روشن» به کارگردانی محمدجواد آقایی در دومین جشنواره منطقه ای تئاتر معلولین کویر در یزد موفق به کسب رتبه دوم بازیگری مرد همراه شده است .
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» 16تا 18 مرداد ماه توسط حوزه هنری در یزد برگزار می شود .
به گزارش از سایت انجمن نمایش و بازینامه آئین ضیافت افطاری هنرمندان تئاتر با همیاری جمعی از هنرمندان امسال هم برگزار می شود. این آئین قرار است تا روز چهارشنبه هفته جاری (24 تیرماه) در محل سفره سرای سنتی خانه ابراهیمی واقع در بلوار امامزاده جعفر - انتهای خبایان مصلی برگزار شود. از عموم هنرمندان تئاتر دعوت شده است تا در این ضیافت افطار حضور یابند. در ساماندهی این ضیافت آقایان نیک آئین و دل دل زاده تلاش ستودنی داشتند که اجرشان ماجور...
چند نفر از دوستان خوش ذوق و خوش دل تئاتری با بهرمندی درست و بجا از فضاهای مجازی زمینه ساز یک میهمانی و نشست دوستانه در یکی از شب های پایانی ماه رمضان شده اند.
در یکی از گروه های مجازی که این روزها شمارشان در گوش های موبایل فزونی یافته است،چند نفرازدوستان خوش ذوق تئاتر یزد، آغازگر حرکتی شدند که در زمانی کوتاه سایر دوستان به ان ها پیوستند و دستاوردش فراهم آمدن یک میهمانی و نشست – یا به گفته خودشان، یک دور همی – دوستانه شد.
هزینه این میهمانی که یک سفره افطاری هست و در خانه سنتی ابراهیمی ها – بلوار امام زاده جعفر، کوچه مصلی/ کوچه حسینیه میرقطب برگزار می شود، به کمک تک تک دوستان تئاتری گردآوری شده است.
این میهمانی ویژه همه هنرمندان تئاتر استان یزد است و بنا را بر این گذاشته ایم که در چند ساعتی که دور هم هستیم از خوبی ها و خاطرات خوش بگوییم و از احوال هم بپرسیم.
بنابراین از همه دوستانی که خواننده ی این خبر هستند، خواهشمندیم سایر دوستان تئاتری را نیز آگاه سازند.
روزهای پرحاشیه با خبرهای کذب و ساختگی و بازی با افکار هنرمندان تشنه تئاتر واقعی، سرانجام عده ای مثلا هنرمند تئاتر در استان یزد است . بدنبال آخرین بحث و گفتگو و تبادل نظر سرپرست گروه تئاتر جوان در جمع برخی از شهرستانهای استان که در خبرهای قبلی به عنوان :
عنوان گردید، تا شهرستانها کمی روشن تر در مسیر تصمیم گیری های آینده تئاتر قدم بردارند. اما در این بین باعث ناراحتی برخی هنرمندان خاص و سوء استفاده خبری بازینامه گردید که آقایی در پاسخ به این حرکت که به ظاهر دوستانه و دلسوزانه بود ولی عملا در پشت آن افکاری پلید پنهان بود، با هماهنگی دوستان تئاتری خود در شهرستانها و مرکز استان پیامی دیگر را منتشر کرد ...
بازینامه جان در چه فکری که گاهی می بینیم ساز دوستی با این و آن را می زنی و هر از گاه سفره ای رنگین برای سیر یا حتی مریض کردن برخی آدمهای ساده لوح را پهن میکنی . فکر میکنی این روش شما باعث رشد تئاتر استان خواهد شد . البته اگر صداقت را در ارائه مطلب و نظرات هنرمندان شهرستانهای استان را داشتی مطمئنا ما نیز حرفی نداشتیم . اما می بینیم که نظرات خیلی ها از شهرستانهای مختلف را در بازینامه تائید نکرده اید و فقط خبرهایی که منافع بیشتری برای شما داشته است را درج نموده اید . می توانید بگویید شما که صادقانه برای رشد تئاتر استان قدم برمیدارید چرا این حرکت را میکنید ؟ چرا نظراتی که هیچ توهین یا حرف غیر اخلاقی ندارد را در سایت منتشر نکردید ؟ چرا با توجه به نظرات شنیده شده از دوستان شهرستانی که خیلی ها نظر داده بودند شنیده شد که از بین 45 نظر به بالا فقط 16 نظر را منعکس میکنید و مابقی برای شما ارزش ندارد ؟! پس اگر این طور است شما دلیل حضورت چیز دیگری است و دوست و دشمن شدنت نیز دلیل دیگری دارد . دوست داری تا برخی را سیر وساکت ببینی و برخی را از شدت سیری یا گرسنگی مریض ببینی به نظرت زشت نیست ؟!!!! یعنی دوست ندارید تئاتر به مسیر طبیعی و درست خویش برود و باید به راهی برود که شما میخواهید ؟!!!!
کوچکترین پیامی که برای شما ارسال گردید و شما ساده از کنارش گذشتید نظر خود من بود که عنوان کرده بودم : (آقای بازینامه!! جرات دارید خودتان را معرفی کنید تا در محل دفتر نداشته ی بازینامه گفتگو کنیم!!)
می توانید بگویید چرا این خبر را نزدید ؟!!! نکند همه شما را میشناسند و هیچ شک و شهبه ای در حضور شما وجود ندارد ؟!!! چرا هستی و چرا می مانی و چگونه خواهی رفت ؟!!! چه اثرات مثبت و منفی داری؟!!! و آیا اثرات منفی بیشتری نداری ؟!!! اصلا بیخیال بیا با هم بحث و تبادل نظر کنیم و همه این گفتمان را هم در بازینامه و هم در سایت خودمان منعکس کنیم و آزادانه نظر همه دوستان تئاتری را ارائه دهیم . دوستان تئاتری ما که برخی می ترسند نظری به نام خودشان بدهند که نکند فردا حرفها بشوند و کارهایشان بر باد رود و دشمنی پیدا کنند !!! تو دیگر چرا هویتت را مشخص نمیکنی تا نترسند از قماش اینوری یا آنوری ؟!!!
در هر صورت خواستم بگویم که دوست داریم ضمن معرفی خود به هنرمندان و روشن کردن هدف خود از حضورت، صادقانه به بحث و تبادل نظر بنشینی و اجازه دهی هر نظری که غیر اخلاقی نیست درج گردد تا ما بیشتر جامعه و خانواده تئاتری خود را بشناسیم . این قایم موشک بازی ها همان رویه آدمهای دورو را می نمایاند که از هر کس خوششان نمی آید به وقتش دیوی می سازند منفور و از هر کس خوششان بیاید به وقتش بتی میسازند قابل ستایش و این غیر انسانی ترین حرکت از آدمی است ... و همین بس که امید دارم انسانیت و صداقت را محور رشد و اعتلای خود کنیم و بس ...
آئین افتتاح نمایش "کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد" نوشته محمد چرمشیر و کارگردانی رضا حداد با حضور تعداد کثیری از هنرمندان شناخته شده و مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون و اهالی رسانه در تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد...
در این مراسم که برخلاف روال همیشه مسعود فروتن اجرای آن را برعهده نداشت، رضا حداد به عنوان کارگردان این اثر نمایشی در سخنان کوتاهی ضمن خیرمقدم به حاضران در تماشاخانه ایرانشهر، گفت: من فقط یک آرزو دارم که دوست دارم آن را با شما در میان بگذارم و آن اینکه آروز میکنم در چهار سال آینده ما در تهران 4 سالن حرفهای تئاتر داشته باشیم و امیدوارم شهردار تهران و همچین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما را به این مهم برسانند.
در ادامه مجید سرسنگی مدیرعامل تماشاخانه ایرانشهر به روال مراسمهای قبل، در سخنانی ضمن خیرمقدم به حاضر در این مراسم به ویژه داوود رشیدی که به همراه همسرش راضیه برومند که در این مراسم حضور داشت، گفت: دوستی گفته بود که در این مراسم به جای اینکه کارگردانها حرف بزنند سرسنگی دائما از فرصت استفاده یا سوءاستفاده میکند و حرفهای خودش را میزند که به نظرم حرف درستی بود، اما وقتی کارگردانها خودشان ترحیج میدهند کمتر صحبت کنند و در شرایطی که اتفاقات زیادی در تئاتر میافتد و کسی زیا به آنها نمیپردازد و در واقع کسانیکه باید صحبت کنند و مدافع تئاتر باشند و مدافع هنرمند باشند ترجیح میدهند سکوت پیشه کنند، این تریبون فرصتی است که ما به مشکلات خودمان اشاره کنیم.
او در ادامه با بیان اینکه آشناییاش با محمد چرمشیر نویسنده نمایش "کسی نیست همه خاطرات را به یاد آورد" را از اوائل دهه 60 و از زمان دانشگاه میشناسد، گفت: من همیشه طرفدار فضای باز نقد بودم و کسانی را که در این حوزه قلم میزنند از دو جهت تحسین میکنم یکی اینکه بدون ترس و واهمهای آثاری یک نویسنده را به چالش کشیده و مورد نقد قرار میدهند و یکی دیگر اینکه پای آن مقاله یا نقد اسم خودشان را هم مینویسند. چراکه این روزها نقدها و مقالات زیادی میبینیم که نویسنده آن خودش را با حروف اختصاری مثل الف.چ یا م.ف و از ایندست معرفی میکنند.
سرسنگی در ادامه با بیان اینکه مدتی پیش مقالهای انتقادی درباره آثار محمد چرمشیر به قلم دوستی خواند که در آن مقاله انتقادهایی از کار آقای چرمشیر شده بود، ادامه داد: فارغ از اینکه چقدر این انتقادها درست یا غلط است؛ به نظر میرسد هر چه انتقادها از زمینههای احساسی فاصله بگیرد و به سمت نقدی آکادمیک و منطقی برود تاثیر بسیار زیادی بر تئاتر ما میگذارد. شاید یکی از نقصانهای جدیای که تئاتر ما در همه سالها داشته، نبود یک جریان نقادی سالم، علمی و منطقی بوده است. البته نقدهای خوبی هم نوشته شده است اما این جریان به عقیده من همراه با جریان تئاتر مسیر خود را طی نکرده است یعنی همیشه عقبتر از جریان تئاتر بوده است.
او اضافه کرد: نکته جالب این است که بعد از نوشته شدن آن مقاله برخی ناراحت شدند و مطلبی نوشتند و امضاهایی جمع شد، اما من خیلی خوشحالم که آقای چرمشیر با فروتنی و با رشدی که در حوزه فرهنگی طی کردهاند، خودشان از این عمل جلوگیری کردند؛ زیرا اگر قرار است در کشور جریان و توسعه فرهنگی داشته باشیم، باید طاقت نقد را هم داشته باشیم و نقد را با نقد جواب بدهیم این نکتهای است که تئاتر ما را میتواند به جلو ببرد. اگر این نقد تبدیل شود به جریانات حاشیهای و شخصی، قطعا نه سودی برای تئاتر خواهد داشت نه سودی برای نویسندگانش و نه مخاطبانش؛ لذا اتفاقی که افتاد یک نکته مبارک و میمون برای ما داشت تا بدانیم انسانهای فرهنگی ما ظرفیتهای خودشان را چقدر تقویت کردهاند و آیا حاضرند در مقابل نقدی که از آنها میشود منطقی برخورد کنند و آن نقد را بپذیرند؟ یا احساسی برخورد میکنند و جریان نقد را به سویی دیگر میبرند؟ به هر حال محمد چرمشیر در طول این سه دهه نمایشهایی را نوشته که حتما جای نقد دارد، بعضی خوششان میآید و بعضی دیگر خوششان نمیآید، اما قطعا نقش و تاثیری که او در این سه دهه نمایشنامه نویسی ما داشته غیر قابل انکار است. کمااینکه ما هم در تماشاخانه ایرانشهر با همین موضوع روبه رو هستیم، برخی از دوستان میآیند و میگویند این نمایشی که گذاشتید مناسب ایرانشهر نبود یا بالعکس، برخی میگویند اینجا باید جایی برای تئاتر روشنفکری و تجربی باشد برخی هم میگویند باید مردم را جذب تئاتر کنیم. به هر حال شاید این اختلاف نظرها هیچوقت از بین نرود در تمام طول تاریخ نمایش بوده و خواهد بود، آن چیزی که من میخواهم بگویم این است که همه ما به جای اینکه برخوردهایی که میکنیم برخورهای حذفی باشد، برخوردهایی باشد که بتواند افراد را با نقد موجه و منطقی متوجه اشتباهاتشان کند تا از این منظر تئاتر کشور منتفع شود.
مدیرعامل تماشاخانه ایرانشهر اضافه کرد: اگر محمد چرمشیر منتقدان و طرفدارانی نداشت باید به او شک میکردیم، اگر قرار باشد یک هنرمند هر کاری که میکند همه افراد را راضی کند، طبیعتا یک مشکلی در کار این هنرمند وجود دارد، به خاطر اینکه هنرمند یک تفکر، اسلوب و تکنیکی دارد که میتواند عدهای را راضی کند و عده دیگر شاید راضی نشوند.
سرسنگی در پایان سخنانش با تشکر از همه کسانی که در حوزه تئاتر کشور زحمت میکشند، از محمد چرمشیر دعوت کرد تا پشت تریبون قرار بگیرد و ضمن ایراد سخنانی زنگ افتتاح این نمایش را نیز بزند.
چرمشیر سخنانش را چنین آغاز کرد: روزی که ما به تئاتر آمدیم و جوانان ناپختهای بودیم، فکر میکردیم که در کنار بزرگانی قرار خواهیم گرفت از آنها خواهیم آموخت و آرام آرام به جرگه تئاتر حرفهای کشور خواهیم پیوست. خب، نشد؛ مجبور شدیم در غیاب آنها این روند را پیگیری کنیم و روزگار سخت گذشت. انگار این سرنوشت و طالع ما بود از آغاز تا امشب که در خدمت شما هستیم. امشب هم من نماینده غایبین هستم، جای همه کسانی که باید اینجا باشند و در تئاتر ما باشند و به ما بیاموزند خالی است چه آنهایی که از این جهان رفتهاند و چه آنهایی که هستند و امشب اینجا نیستند. امیدوارم روزی برسد که تئاتر ما زیر سایه همه بزرگان بتواند آموختنیها را بیاموزد. باید بپذیرم که این تئاتر جای کوچکی است و باید حق بدهیم به جوانها که بخواهند حق و حقوق خود را بگیرند و به دلیل ناپختگی گاه رفتارهایی داشته باشند که به ذائقه خیلی از ما خوش نیاید. بزرگان این را به ما آموختند امیدوارم که ما هم بتوانیم به دیگران بیاموزیم که تئاتر جای فروتنی است جای تجربه است جای این است که بدانیم باید با تازهها زندگی کنیم. امیدوارم که تئاتر همیشه چراغش روشن باشد در زیر سایه بزرگان و آنچه که باید بیاموزیم را همگی در کنار یکدیگر بیاموزیم.
این نمایشنامهنویس مطرح تئاتر در ادامه با اشاره به سخنان سرسنگی، اضافه کرد: من تشکر میکنم از همه دوستانی که زیر آن نامهایی که نوشته شده بود امضا کردند، من را ببخشایند نخواستم که در واقع بیحرمتیای به امضا و لطف آنها داشته باشم، فقط مسئلهام این بود که تئاتر مملکت روزهای سختی را میگذراند و ما بیشتر از هر زمان دیگری به همدلی احتیاج داریم و اینکه از حاشیهها بپرهیزیم و کاری کنیم که تئاتر به آن نیاز دارد و آن هم کار و کار و کار، بازی، بازی و بازی، کارگردانی کارگردانی کارگردانی و نوشتن، نوشتن و نوشتن است. امیدوارم هیچوقت تئاتر ما به حاشیهها گرفتار نشود. من دست آنهایی را که زیر آن نامه را امضا نکردهاند هم میبوسم به خاطر اینکه با توجه به آنچه آقای سرسنگی گفتند آنهایی که دوست میدارند و آنهایی که دوست نمیدارند در کنار یکدیگر سقف تئاتر ما را میسازند که امیدوارم همیشه و همیشه پابرجا باشد.
در ادامه و پس از نواخته شدن زنگ افتتاح نمایش "کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد" توسط محمد چرمشیر حاضران به تماشای نمایش نشستند.
داوود رشیدی، راضیه برومند، محمد رحمانیان، بهروز افخمی، آتیلا پسیانی، فاطمه نقوی، گوهر خیراندیش، سیاوش طهمورث، اصغر همت، هرمز هدایت، جواد مجابی، مرجان شیرمحمدی، بیژن امکانیان، آروند دشتآرای، مجید سرسنگی، احمدرضا شجاعی، ملیکا شریفینیا، لادن مستوفی، شیرین یزدانبخشو... از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
نمایش "کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد" با بازی سیامک انصاری، برزو ارجمند، روزبه بمانی، ستاره پسیانی، خسرو پسیانی، لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو، داریوش فائزی، هاله گرجی و امیر جنانی، هر شب ساعت 20:30 در سالن استاد سمندریان تماشخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
محمدرضا الوند بیان کرد: تغییر دولت، نمیتواند تغییری در روند کار و نوع تصمیمگیری شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر بوجود آورد...
به گزارش خبرنگار تئاتر، محمدرضا الوند؛ رئیس شورای نظارت و ارزشیابی اداره
کل هنرهای نمایشی گفت: تغییر دولتها نباید تغییری در ساختار و نظم
وزارتخانهها داشته باشد. چراکه اگر معتقد باشیم کارها بر اساس مصوبات پیش
میروند، با تغییر دولتها، تغییری در مصوبات به وجود نمیآید.
وی با بیان اینکه مصوبات و قوانین شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر مشخص
است، اظهار داشت: مصوبات شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر از طریق شورای عالی
انقلاب فرهنگی تصویب و ابلاغ میشود و بنابراین این مصوبات در هیچ دولتی
تغییر نخواهند کرد.
این کارشناس تئاتر ادامه داد: البته شورای نظارت و ارزشیابی نباید مسئول
حفظ شئونات اسلامی اجراها باشد و همانطور که از اسمش برمیآید باید کار
ارزشیابی اثر و صدور پروانهی نمایش را انجام دهد. هنرمندان ما همگی در
جامعهی اسلامی زندگی میکنند و خودشان شئونات و حدود را میشناسند و حفظ
شئونات بر عهدهی خود ایشان است.
وی قوانین شورای نظارت را ثابت و مشخص اعلام کرد و گفت: عدم توهین به
مفاخر و آیات عظام، عدم توهین به قومیتها و فرهنگها و مورد سوال واقع
نشدن اصل نظام جمهوری اسلامی از جمله دستوراتی است که شورای نظارت بر اساس
آن، متون نمایشی را مورد ارزشیابی قرار میدهند اما اینکه گفته میشود
سلایق مختلف از این قوانین و دستورات، قرائتها و تفسیرهای مختلف دارند را
قبول دارم. بله؛ گاهی سلایق در نوع تفسیر مصوبات و در نتیجه تصمیمگیریها
دخیل بوده است.
الوند در مورد انتقاداتی که به شورای نظارت و ارزشیابی میشود توضیح
داد: اگر گفته میشود در سالهای اخیر، شورا سختگیری کرده یا تساهل و
تسامح کرده این به جریانهای حاشیهای تئاتر مرتبط میشود نه اصل تئاتر. به
جرات میگویم 90 درصد اجراهایی که دچار حاشیه شدهاند، مشکلاتشان نشات
گرفته از رفتار خود اهالی تئاتر بوده است. خود هنرمندان تئاتر هستند که پشت
سر همکاران خود حرف و حدیث میسازند و برای خودشان مشکل ایجاد میکنند.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر شورای نظارت همواره با گشاده دستی،
پروانه نمایش صادر کرده است و اگر گروهی در اجرای نمایش خود با مشکلی مواجه
شده، مشکلش با مدیریت سالن یا اعضای گروه خودش بوده است.
این مدرس تئاتر، همچنین تحت فشار بودن شورای ارزشیابی را تکذیب کرد و
توضیح داد: شورای نظارت هیچگاه توسط نهاد یا ارگانی برای تصمیمگیری تحت
فشار نبود فقط موارد بسیار معدودی بوده که با ابلاغ نامهای از مراجع
قانونی، از ما خواسته شده برای فلان هنرمند یا فلان اثر فعلا پروانه صادر
نشود!
وی توسعهی فضاهای تئاتری کشور را دلیلی بر نبود سختگیری دانست و گفت:
اگر سخت گیری بود این تعداد سالن خصوصی به سالنهای اجرایی تئاتر، اضافه
نمیشد. در سالهای اخیر سالنهای خصوصی تئاتر، توسعه یافتهاند و اگر
سختگیری بود این توسعه اتفاق نمیافتاد.
محمدرضا الوند در پایان گفت: بارها خواستهام که با توجه به مشغلههای
شخصی و مشکلات جسمانی، مسئولیت خود را در شورای نظارت و ارزشیابی واگذار
کنم اما هر بار با جواب منفی مواجه شدهام. صندلی شورای نظارت بدون آسیب و
عوارض نیست. به اعتقاد من شورای نظارت و ارزشیابی مثل ته خیار میماند!
وقتی کار خوب پیش میرود و صحبت از تقدیرهاست کسی سراغ شورای نظارت را
نمیگیرد اما وقتی کار به تلخی رسید و مشکلی پیش میآید، همگان تقصیرها را
از چشم شورا میبینند؛ این است که حضور بر صندلی ریاست شورای نظارت و
ارزشیابی بدون آسیب نیست.
جهت مطالعه و استفاده هنرمندان از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران کل پیام را در سایت گذاشتیم تا هم ما و هم شما هنرمندان، محور فعالیت های سال جدید را بر اساس سخنان سنجیده ولایت خود تنظیم نماییم تا به بیراهه نرویم . انشاالله با نظر لطف حضرت بقیه الله العظم (عج) (آمین یارب العالمین)
رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۲، با اشاره به حرکت رو به جلوی ملت ایران در سال گذشته بویژه در مواجهه اقتصادی و سیاسی با جهان استکبار، چشم انداز سال ۹۲ را امیدوارانه و همراه با پیشرفت و تحرک و ورزیدگی و حضور جهادی ملت ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی دانستند و تاکید کردند: با این نگاه، سال ۹۲ را «سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی» نامگذاری میکنیم...
به گزارش آخرین نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب، متن پیام حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
اللّهمّ صلّ علی حبیبتك سیّدة نساء العالمین فاطمه بنت محمّد صلّی الله علیه و ءاله. اللّهمّ صلّ علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها. اللّهمّ کن لولیّك الحجّة بن الحسن صلواتك علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسکنه ارضك طوعا و تمتّعه فیها طویلا. اللّهمّ اعطه فی نفسه و ذرّیّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقر به عینه و تسرّ به نفسه.
تبریک عرض میکنم به همهی هممیهنان عزیزمان در سراسر کشور، و به همهی ایرانیان در هر نقطهای از جهان که هستند، و به همهی ملتهائی که نوروز را گرامی میدارند؛ مخصوصاً به ایثارگران عزیزمان، خانوادههای شهدا، جانبازان و خانوادههایشان، و همهی کسانی که در راه خدمت به نظام اسلامی و به کشور عزیزمان مشغول فعالیتند. امیدواریم خداوند متعال این روز را و این آغاز سال را برای ملت ما، برای همهی مسلمانان عالم، مایهی شادی و بهروزی و نشاط قرار دهد و ما را به انجام وظائفمان موفق و مؤید بدارد. به هممیهنان عزیزمان عرض میكنم توجه داشته باشند كه ایام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تكریم و احترام این ایام برای همهی ما لازم است.
ساعت تحویل و هنگام تحویل، در حقیقت حد فاصلی است بین یك پایان و یك آغاز؛ پایان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمدهی ما باید به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببینیم، برای آن خودمان را آماده كنیم و برنامهریزی كنیم؛ اما حتماً نگاه ِ به پشت سر و راهی كه طی كردهایم هم برای ما مفید است، برای اینكه ببینیم چه كردهایم، چگونه حركت كردهایم، نتائج كار ما چه بوده است، و از آن درس بگیریم و تجربه بیاموزیم.
سال ۹۱ مثل همهی سالها، سالی متنوع و دارای رنگها و نقشهای گوناگون بود؛ شیرینی هم داشت، تلخی هم داشت؛ پیروزی هم داشت، عقبماندگی هم داشت. زندگی انسانها در طول حیات، همیشه همین جور است؛ با كش و قوسها همراه است، با فراز و نشیبها همراه است؛ مهم این است كه از نشیبها خارج شویم ، خودمان را به اوجها برسانیم .
آنچه كه در طول سال ۹۱ از جنبهی مواجههی ما با جهان استكبار آشكار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه كه دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً عرصهی اقتصاد و عرصهی سیاست بود. در عرصهی اقتصاد، گفتند و تصریح كردند كه میخواهند ملت ایران را بهوسیلهی تحریم فلج كنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج كنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا كردیم؛ كه تفصیل آنها برای ملت عزیزمان گفته شده است، گفته خواهد شد؛ من هم انشاءالله در سخنرانی روز اول فروردین، به شرط حیات، اجمالاً مطالبی عرض خواهم كرد.
در زمینهی اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتی ایجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتی هم در داخل وجود داشت؛ برخی از كوتاهیها و سهلانگاریها انجام گرفت كه به نقشههای دشمن كمک كرد؛ لیكن در مجموع، حركت مجموعهی نظام و مجموعهی مردم، یک حركت رو به جلو بوده است و انشاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید.
در عرصهی سیاست، از یک جهت همت آنها این بود که ملت ایران را منزوی کنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید کنند؛ همت آنها را کوتاه و ضعیف کنند. درست عکس این عمل شد؛ در واقع عکس این اتفاق افتاد. در زمینهی انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاستهای بینالمللی و منطقی ما را محدود کنند، بلکه حتّی نمونههائی از قبیل اجلاس جنبش غیر متعهدها با حضور تعداد کثیری از سران و مسئولان کشورهای جهان در تهران تشکیل شد و عکس آنچه را که دشمنان ما میخواستند، رقم زد و نشان داد که جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلکه در دنیا با چشم تکریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته میشود.
در زمینهی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجائی که امکان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت ــ عمدتاً در بیست و دوم بهمن سال ۹۱ ــ آنچه را که لازمهی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراکمتر در صحنه حاضر شدند. یک نمونهی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحهی تحریمها بود، که نمونه و مستورهای از وضعیت و روحیهی ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتگار و خدمتگزار خودشان. کارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاشهای علمی، کارهای زیربنائی، تحرک فراوان مسئولین و مردم. زمینهها برای حرکتِ رو به جلو و انشاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، و هم در همهی زمینههای حیاتیِ دیگر.
سال ۹۲ برابر چشمانداز امیدوارانهای که به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرک و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا که دشمنیِ دشمنان کاسته خواهد شد، بلکه به این معنا که آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آیندهی این ملت به دست خودشان و با همتِ با کفایت خودشان انشاءالله بهتر و امیدبخشتر خواهد شد.
البته آنچه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصهی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصهی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی، یک مسئلهی بلندمدت است؛ در یک سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمهی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد -یعنی در واقع این كار ریلگذاری شد- كه بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامهریزی كنند و حركت خوبی را آغاز كنند و انشاءالله با همت بلند و با پشتكار پیش بروند.
در زمینهی امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ كه در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و به یک معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میكند. انشاءالله مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیكی را برای كشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید به اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی» نامگذاری میكنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پیدا كند.
به امید توجهات پروردگار و دعای حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) و با درود به روح مطهر امام بزرگوار و شهیدان عزیز.
حسین زارع یکی از بازیگران با سابقه گروه تئاتر جوان است که با نظر سرپرست گروه به عنوان یکی از اعضای هیئت نظارت چند سالی است در زمینه های مختلف با گروه مشغول فعالیت است . اما به علت مشکلات زندگی مدتی است فعالیتش کمتر شده ولی یکی از پایه های فعال گروه محسوب می شود . از جمله بازی ها : سوگ یتیمان علی(ع)(از سال 1384 تا کنون) ، درخت انگور ، عاشورائیان، عشق برای وطن ، سیمرغ و ...
امیدواریم پیامی که ایشان در رابطه با وضع کنونی هنر تئاتر در میبد داده اند، تلنگری باشد برای تمامی هنرمندان تئاتر میبد ... باشد که حضور فعال ایشان را در آینده نزدیک ببینیم که خود شخصا به حرفهای خود جامه عمل بپوشانند ...
بسمه تعالی
پیشرفت فرهنگ هر جامعه ای نیازمند بالا بردن آگاهی مردم در زمینه های مختلف است . آگاهی موجب به وجود آمدن عقیده ، بعد از آن یقین و در وهله آخر به وجود آمدن ایمان است که عالی ترین درجه آگاهی است . و اگر فردی به این درجه از آگاهی برسد خود می تواند تعالی دهنده روح ، تفکر و فرهنگ جامعه گردد . و در جهت نیل به سازندگی قدم بردارد .
در جامعه ما این وظیفه بر عهده اقشار مختلفی است که یکی از آنها هنر و هنرمند است . هنرمند با هنر خود موجب تعالی روح و فرهنگ انسان می شود . زشتی و زیبایی را به مردم نشان می دهد تا مردم خود با آگاهی ، عقیده و یا ایمان کامل زشت و زیبا را از هم تشخیص دهند . حال آنکه اگر هنرمند خود به این مرحله از آگاهی نرسیده باشد چگونه می تواند تعالی دهنده باشد . از آنجا که می گویند : حرف اگر از دل برآید لاجرم بر دل نشیند .
پس باید به مردم فهیم خود حق بدهیم که از ما تأثیر نپذیرند و عرصه هنر را خالی گذارند . هنرمند قبل از اینکه بخواهد خوبی و بدی را به مردم نشان دهد باید خود به آن واقف باشد . تا بتواند مردم را مجاب به پذیرش کند . مردم به هنر پناه می آورند تا روح خود را تعالی بخشند و ما هنرمندان زشتی و زیبایی ، حقیقت و دروغ ، وفاداری و خیانت را به آنها نشان می دهیم و اگر خود به آنها ایمان نداریم نباید متوقع باشیم که آنها ما را بپذیرند . مردم هوشیارند و نمی توان با بازی با الفاظ آنها را گول زد (لااقل برای همیشه) پس دوستان عزیز هنرمند به جای اختلاف بر سر مسائل پوچ کمی به فکر مردمی باشیم که تشنه هنرند حال اینکه ما هنری ها درگیر مسائل حاشیه ای خویش هستیم . بیایید خود به تعالی روح خود بپردازیم و به مراحل بالای آگاهی برسیم تا بتوانیم جامعه ای بسازیم که از زندگی در آن لذت ببریم . اگر به وسیله هنر ما یک نفر از کار بد خود دست برداشته و تعالی یابد در کارنامه هنری مان تا ابد همین یک نفر را بس ، چرا که خدا می فرماید : اگر کسی یک نفر را نجات دهد گویی همه جامعه را نجات داده است . در پایان خدا را گواه می گیرم که روی سخنم با فرد یا افراد خاصی نبود بلکه به تمام هنرمندان به خصوص هنرمندان تئاتر شهر عزیزمان میبد بود . امید است در آینده ای نزدیک شاهد آشتی مردم با هنر و هنرمند باشیم .
درپایان می خواهم از سرپرست گروه به خاطر همکاری و تائید متن اینجانب جهت ارائه در سایت تشکر نمایم . و از همه شما دوستان می خواهم که نظرات و انتقادات خود را در این باره ارائه نمایید .